محل تبلیغات شما

مسلم ‏بن عقیل كیست؟

در میان جوانان برومند بنى‏ هاشم‏» مسلم،فرزند عقیل یكى از چهره‏ هاى تابناك و شخصیتهاى بارز، به شمار مى‏رفت. عقیل‏»برادر حضرت على(ع) و دومین فرزند ابوطالب(عمران) بود.

مسلم‏ بن عقیل،برادرزاده امیرالمؤمنین و پسر عموى حسین‏بن على بود. دودمانى كه مسلم در آن رشد یافت، دودمان علم و فضیلت و شرف بود وخاندانى كه شخصیت انسانى و اسلامى مسلم در آن شكل گرفت، بهترین زمینه را براىتربیت و تكامل معنوى و حماسى مسلم فراهم كرد. از آغاز كودكى، در میان جوانانبنى‏ هاشم بخصوص در كنار امام حسن و امام حسین -علیهما السلام بزرگ شد و كمالاتاخلاقى و بنیان ولایت و درسهاى حماسه و ایثار و شجاعت را بخوبى فرا گرفت. اجدادمسلم كسانى، چون ابوطالب‏» و فاطمه بنت اسد» بودند كه در فرزندان خویش، شجاعت وایمان و دلاورى را به ارث مى‏گذاشتند و مسلم، شاخه‏اى پربار از این اصل و تباربود;و بنا به اصل وراثت،خصلتهاى برجسته را از نیاكان خود به ارث برده بود.(1)

مسلم در زمان حضرتامیر(ع) نوجوانى رشید و پاك بود كه به افتخار دامادى آن حضرت نایل شد و با یكى ازدختران امام به نام رقیه‏» ازدواج كرد. این وصلت‏بر میزان فضیلتهاى مسلم افزود و او را بیشتر در محور حق‏»و در خدمت نظام الهى آن حضرت در دوران خلافتش قرار داد.

به نقل مورخان، در زمان حكومت آن حضرت (بینسالهاى 36 تا 40 هجرى) از جانب آن امام، متصدى برخى از منصبهاى نظامى در لشگر بودهاست، از جمله در جنگ صفین، وقتى كه امیرالمؤمنین(ع) لشگر خود را صف‏آرایى مى‏كرد،امام حسن و امام حسین(ع) و عبدالله‏بن جعفر و مسلم‏بن عقیل را بر جناح راست‏سپاه،مامور كرد و بر جناح چپ لشگر، محمدبن حنفیه و محمدبن ابى‏بكر و هاشم‏بن عتبه(مرقال) را گماشت و مسؤولیت قلب لشگر را به عبدالله‏بن عباس و عباس‏بن ربیعه ومالك اشتر سپرد (2) .

پس ازشهادت حضرت على(ع)

شناسنامه مسلم را، پیش از آن كه از نیاكانو سرزمین وقبیله جستجو كنیم، باید در فكر، عمل و زندگانى‏ اش بیابیم; این بهترینمعرف مسلم است. مسلم، در دوران خلافت على(ع) در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود وپس‏از شهادت آن امام، هرگز از حق كه در خاندان او و امامت‏دو فرزندش، حسنین-علیهما السلام تجسم پیدا كرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاكش را بر این آستانفدا كرد.

در دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبى(ع)كه از سخت‏ ترین دوره‏هاى تاریخ اسلام نسبت ‏به پیروان اهل‏بیت و طرفداران حقبود،مسلم با خلوص هر چه تمام در مسیر حق بود و از باوفاترین یاران و از خواص اصحابامام حسن محسوب مى‏شد. پس از شهادت امام مجتبى(ع) كه امامت‏به حسین‏بن على(ع) رسیدتا مرگ معاویه كه یك دوره دهساله بود;باز مسلم را در كنار امام حسین(ع) مى‏بینیم.در این دوره بیست‏ ساله -یعنى از شهادت على(ع) تا حادثه كربلا بسیارى از كسان یامرعوب تهدیدها شدند یا مجذوب زر و سیم و فریفته دنیا و صحنه حق را رها كردند و یابه معاویه پیوستند و یا انزواى بى‏دردسر را برگزیدند، ولى آنان كه قلبى سرشار ازایمان و دلى سوخته در راه حق داشتند و مسلمانى را در صبر و مقاومت و مبارزه درشرایط دشوار مى‏دانستند، امامان حق را تنها نگذاشتند و با زبان و مال و جان وفرزند، به فداكارى در راه خدا و جهاد فى سبیل الله پرداختند. ارزش و فضیلت پیروانحق در آن دوره، بخصوص وقتى آشكارتر مى‏شود كه به شرایط دشوار دیندارى و حق‏پرستىدر روزگار سلطه امویان آگاه باشیم.

ارجمندى و فضیلت ومقام مسلم، در این‏جاستكه براى ما روشنتر مى‏گردد، و همچنان كه در فصلهاى آینده خواهیم دید، مسلم‏بن عقیلدست از محبت و ولایت و حمایت امام زمان خویش -حسین‏بن على(ع)- بر نداشت تا این كهبه عنوان پیشاهنگ نهضت كربلا در كوفه به شهادت رسید و افتخار اولین شهید كاروانعاشورا را به خود اختصاص داد و اولین شهید از اصحاب امام حسین بود. از اولاد عقیلكه به همراهى حسین‏بن على(ع) و در ركاب او قیام كردند، تعداد 9 نفر، به شهادترسیدند،كه مسلم شجاع‏ترین آنان بود. این فضیلت‏ بزرگ، از زبان پیامبر اسلام هم بیانشده است. حضرت على(ع) از پیامبر اسلام حدیثى را در مدح عقیل‏» نقل مى‏كند كه آنحضرت فرمودند: من او را (عقیل را) به دو جهت دوست دارم: یكى، به خاطر خودش، و یكىهم به خاطر این كه پدرش ابوطالب او را دوست مى‏داشت.» و در آخر، خطاب به على(ع)فرمود:

فرزند او -مسلم كشته راه محبت فرزند توخواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشك مى‏ریزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درودمى‏فرستند.» آن گاه پیامبر اسلام گریست تا آن كه اشكهایش بر سینه‏اش ریخت و فرمود:به سوى خدا شكایت مى‏برم، از آنچه كه خاندانم پس از من مى‏بینند.» (3)

حمایتهاى این خانواده از اهل حق موقعیت واعتبارى خاص براى آنان فراهم كرده بود و فضایلشان همواره مورد تقدیر امامان(ع)قرار داشت. امام سجاد -علیه السلام نسبت‏ به خاندان عقیل عطوفت و محبت‏ بیشترى ازدیگران نشان مى‏داد و مى‏فرمود: من هر گاه خاطره آن روزى را كه اینان با حسین-علیه السلام بودند به یاد مى‏آورم، اندوهگین مى‏شوم.

خانوادهشهیدپرور

قبلا هم اشاره شد كه از فرزندان عقیل 9 نفرقربانى راه حسین(ع) كه راه خدا بود شدند و مسلم تابنده ‏ترین این چهره‏ ها بود. اینخاندان با استقبال از شهادت در راه قرآن افتخار ویژه‏اى براى خود كسب كردند وفرزندان مسلم هم در ادامه خط سرخ پدر شهیدشان در صحنه كربلا حضور یافتند تاوفادارى خویش را به خاندان پیامبر كه تعهد اسلامى هر مؤمن راستین به حساب مى‏آمدنشان دهند.

صحنه شورانگیز شب عاشورا سند زنده‏اى براین وفا و تعهد و اخلاص است. در آن شب شگفت و عظیم، كه سالار شهیدان، حسین‏ بنعلى(ع) با اهل‏بیت و بستگان و یاران خویش، از ماجراهاى فرداى خونین سخن مى‏گفت ووفادارى اصحابش را مى‏ستود و از نیكى و حق شناسى اهل‏بیت‏ خویش تقدیر مى‏كرد و ازخدا براى همه، پاداش نیك مى‏طلبید، آرى در آن شب كه بیعت را از یاران خود برداشتتا هر كه مى‏خواهد برود خطاب به عموزادگانش; یعنى فرزندان عقیل كرده و فرمود: شماشهید داده‏اید، شهادت مسلم شما را بس است، اجازه مى‏دهم كه شما بروید. در پاسخگفتند: اگر ما، بزرگ و سرور و پسر عموى والا مقام خود را رها كنیم و در ركابش نهتیرى بیندازیم و نه شمشیر و نیزه‏اى بزنیم،آن گاه مردم چه خواهند گفت و جواب مردمرا چه خواهیم داد؟ نه! به خدا سوگند،ما نخواهیم رفت و جان و مال و خانواده خویش رافداى تو مى‏كنیم و در كنار تو مى‏مانیم و مى‏جنگیم تا با تو وارد بهشت‏ شویم; زشت وناگوار باد، زنده ماندن پس از تو!» (4) و این گونه فرزندان مسلم واولاد عقیل، در كنار امام حسین ماندند و از حق دفاع كردند. در ماجراى كربلا دو تناز فرزندان مسلم‏بن عقیل به شهادت رسیدند و دو فرزند دیگر در كربلا به اسارتنیروهاى دشمن درآمدند كه آنها را به كوفه برده و تحویل ابن ‏زیاد» دادند. نزدیك بهیك سال در زندان بودند كه پس از فرار به شهادت رسیدند. (در این باره، توضیحىخواهیم داشت).

این اجمالى بود از خانواده مسلم، نیاكانش،فرزندانش و شهادت‏طلبى این دودمان پاك و وفادارى‏شان نسبت‏به اهل‏بیت پیامبر و خطامامت و ولایت و دفاعشان از حق و ستیزشان با باطل پس از آن كه مولاامیرالمؤمنین(ع) به شهادت رسید و جبهه حق و عدل، یارانى مخلصتر و سربازانىفداكارتر مى‏طلبید. قسمت عمده تلاش و جهاد مسلم‏بن عقیل‏» در دوره امامت‏ حسین ‏بنعلى(ع) و زمینه‏ سازى براى نهضت آن امام شهید، در كوفه بود، كه در فصل آینده، آن رامى‏خوانیم.

سفیرانقلاب كربلا

مى‏دانیم كه مسلم‏بن عقیل‏» پیشاهنگ نهضتكربلا و سفیر امام حسین به سوى مردم كوفه بود. براى آشنایى با پیوستگى حوادث كوفهو كربلا لازم است كه خیلى كوتاه و فشرده به حوادث مقدماتى اعزام مسلم به كوفه جهتگرفتن بیعت‏ به نفع امام حسین(ع) اشاره كنیم:

معاویه، پس از بیست‏ سال سلطنت استبدادىمرد. یزید، پس از معاویه بر سر كار آمد و با تهدید و تطمیع بر اوضاع مسلط شد.مى‏خواست اباعبدالله الحسین(ع) را هم به بیعت وادار كند،كه سیدالشهدا، نپذیرفت وبه طور مخفیانه، همراه با جمعى از خانواده خود، شبانه از مدینه بیرون آمد و به حرمخدا در مكه پناهنده شد، تا در ضمن آن، از فرصت مناسب ایام حج در جهت آگاهانیدنمردم، بهره بردارى كند.

سال شصت هجرى بود. اقامت چهار ماهه امامحسین(ع) در مكه و برخورد با مردم و تشكیل اجتماعات و گفتگوها، مردم را با انگیزه واهداف امام، از امتناع از بیعت‏با یزید، آشنا كرد;بخصوص مردم كوفه از اقدامانقلابى امام حسین(ع) خوشحال و امید وار شدند. مردم كوفه، خاطره حكومت چهارسالهعلوى را به یاد داشتند و در این شهر، شخصیتهاى برجسته و چهره‏ هاى درخشانى ازمسلمانان متعهد و یاران اهل‏بیت‏ بودند. از این رو نامه‏ها و طومارهاى مفصلى باامضاى چهره‏هاى معروف شیعه در كوفه و بصره به امام حسین(ع) نوشتند، كه تعداد ایننامه‏ها به هزاران مى‏رسید. كوفیان،گروهى را هم به نمایندگى از طرف خود به سركردگىابوعبدالله جدلى‏» به نزد آن حضرت فرستادند و نامه‏ هایى همراه آنان ارسال كردند.

در میان نامه‏ها و امضاها، نام شخصیتهاىبزرگى از كوفه همچون شبث‏بن ربعى‏» و سلیمان‏بن صرد» و مسیب‏بن نجبه‏» و. بهچشم مى‏خورد كه از آن حضرت مى‏خواستند مردم را به بیعت‏با خود دعوت كند و به كوفهبیاید و یزید را از خلافت‏خلع كند. (5)

امام، تصمیم گرفت در مقابل اصرار و دعوتهاىمكرر مردم كوفه، عكس‏ العمل نشان داده و اقدامى كند. براى ارزیابى دقیق اوضاع كوفهو میزان علاقه و استقبال مردم و تهیه مقدمات لازم و شناسایى و سازماندهى و تشكلنیروهاى انقلابى، ضرورى بود كه كسى قبلا به كوفه رفته و این ماموریت را انجام دهد وگزارشى دقیق از وضعیت‏شهر و مردم، به او بدهد.

حضرت حسین‏ بن على(ع) مناسبترین فرد براىاین ماموریت محرمانه را مسلم‏بن عقیل‏» دید، كه هم آگاهى ى و درایت كافىداشت،و هم تقوا و دیانت،و هم خویشاوند نزدیك امام بود. به نمایندگانى كه از كوفهآمده بودند، فرمود:من، برادر و پسر عمویم (مسلم) را با شما به كوفه مى‏فرستم، اگرمردم با او بیعت كردند;من نیز خواهم آمد. این كه امام از مسلم به عنوان برادرم‏»و فرد مورد اعتمادم‏» نام مى‏برد، میزان اعتبار و لیاقت و كفایت مسلم‏بن عقیل رامى‏رساند. آن گاه مسلم را طلبید و به او فرمود: به كوفه مى‏روى، اگر دیدى كه دلوزبان مردم یكى است و آنچنان كه در این نامه‏ ها نوشته‏ اند متفقند و مى‏توان بهوسیله آنان اقدامى كرد،نظر خودت را بر من بنویس و مسلم را وصیت و سفارش كرد، بهاین كه:

پرهیزكار و با تقوا باش;نرمش و مهربانى بهكار ببر; فعالیتهاى خود را پوشیده‏دار; اگر مردم، یكدل و یكجان بودند و در میانشاناختلافى نبود، مرا خبر كن. (6)

امام حسین(ع) طى نامه و پیامى جداگانه كهخطاب به مردم كوفه نوشت، تكلیف مردم و ماموریت مسلم را روشن ساخت. متن نامه امامچنین بود:

بسم الله الرحمن الرحیم

از حسین بن على، به جماعت مؤمنان ومسلمانان;

اما بعد،

سعید و هانى، با نامه‏هایتان نزد من آمدند.آنان آخرین كسانى بودند از فرستادگانتان كه نزد من آمدند. من تمام مقصود و هدفى راكه ذكر كرده بودید فهمیدم. بیشتر سخن شما این بود كه: ما را امام و پیشوایى نیست، پسبشتاب! شاید خدا ما را به واسطه تو بر هدایت، هماهنگ و مجتمع كند. اینك، منبرادرم،عموزاده‏ام و شخص مورد اعتمادم از خانواده‏خویش مسلم‏بن عقیل‏» را به سوىشما فرستادم و او را مامور كردم كه از حال شما و از كار و نظرتان به من گزارشبفرستد. اگر به من چنین گزارش دهد كه راى بزرگان و صاحبان فضل و خرد شما،همانندچیزى است كه قاصدان شما گفتند و در نامه‏ هاى شما نوشته شده است‏به خواست‏ خدا بزودىبه سویتان خواهم آمد.

به جانم سوگند پیشوا و امام، تنها و تنهاكسى است كه به كتاب خدا حكم و عمل كند و به قسط رفتار نماید و به حق، گردن بنهد وخود را وقف و پایبند فرمان خدا سازد، والسلام.» (7)

اعزام مسلم و فرستادن این پیام به كوفه،پاسخى به همه نامه‏ ها و دعوتها و طومارها بود. محتواى پیام امام، در این چند محور،خلاصه مى‏شود:

1 - تایید كامل از مسلم به عنوان برادر،پسر عمو و نماینده‏اى مورد اطمینان.

2 - محدوده مسؤولیت مسلم در كوفه نسبت‏بهارزیابى وحدت كلمه و صداقت مردم.

3 - پاسخى به دعوتهاى مكرر، به عنوان اتمامحجت.

4 - درخواست از مردم براى حمایت و اطاعت ازمسلم.

مسلم با گرفتن دو راهنما از مكه به سوىكوفه حركت كرد. روزهاى متوالى راه طى كرد. آن دو راهنما در راه، از تشنگى جانسپردند. مسلم، همراه با قیس‏ بن مسهر صیداوى‏» و عمارة بن عبدالله ارحبى‏» باتحمل مشقتهاى توانفرساى راه، پس از بیست روز، خود را به كوفه رساند ومسافت‏ سى‏ روزه را با همه سختیها در بیست روز پشت ‏سرگذاشت. (8)

اینك، مسلم، با شهرى رو به روست، حادثه‏ خیزو پرماجرا و با گرایشهاى مختلف; شهرى با افكار گوناگون كه اگر چه بظاهر آراماست،اما آرامش قبل از طوفان را مى‏گذراند.

مسلم، وارد كوفه شد و به خانه مختار ثقفى،كه از شیعیان خالص‏ حضرت على(ع) وعلاقه‏ مندان به اهل‏بیت‏ بود، رفت. (9)

گوشه ای از زندگینامه حضرت رقیه سلام الله علیها

رجعت در مکتب شیعه

بعد از شهادت امام حسین علیه السلام-اسرای کربلا

كه ,ع ,مسلم ,امام ,كوفه ,مردم ,على ع ,را به ,امام حسین ,پس از ,حسین ع

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

espawresa ترجمه و بررسی آهنگ های تیلور سویفت کامپیوتر + اینترنت = پول به نام عشق هوم فرش HomeFresh sajadayni وب لژیون همسفر عاطفه نمیدونم چند 2 .:دلها به یاد خدا آرام میگیرد:. تورکی آذربایجانی